بافتنی
۱۳۹۱ دی ۲۳, شنبه
ديگه تو خونه راحت نيستم؛ از وقتى مى رسم مى خوام برم، فقط وقت خواب دلم مى خواد لباس تو خونه بپوشم، هى مى خوام برم، برم و بيام و بخوابم بيدار بشم دوباره برم. هر آدمى دم جدايى و اسباب كشى ديگرى از خونه و رفتن به جاى جديد و تنهايى همين حس رو داره؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر