۱۳۹۰ بهمن ۱۸, سه‌شنبه

Chill

فرانسه
[از] هنوز، شنیدنِ فرانسه مسحورش می‌کند، به براقی لبخند می‌زند.
میشل و اَلیس تند تند حرف می‌زنند و او خیره به لب‌هاشون کیف می‌کند.
- "من حتی واژه‌ای نمی‌فهمم اما از شنیدنتون لذت می‌برم" 
- "جوونی، یاد بگیر، بچسب به زمان."
اَلیس با موهای حنایی، گوشواره‌های طلایی صدای بی‌نظیری هم دارد.

ایالات متحده
زنان/من/آدم‌هایی که هر روز بند را به آب می‌دهند، خطر می‌کنند، می‌خندند، جرأت می‌کنند، خیره می‌شوند، دشمن می‌تراشند، از نو می‌سازنند، تغییر می‌کنند، می‌ترسند، گریه می‌کنند، تنها می‌شوند، خیره می‌مانند، دور می‌شوند، متولد می‌شوند، زخم برمی‌دارند، می‎‌بوسند، می‌روند، می‌رقصند، نمی‌مانند، یخ می‌زنند، گر می‌گیرند، بند را به آتش می‌کشند، یاد می‌گیرند، می‌افتند، می‌پرند، می‌انگیزند، می‌شورانند، می‌چکند، می‌نوشند، قرار می‌گیرند، می‌جنگند، می‌زایند. 
سرا پا پر از فعل می‌شوند، فعل‌ها را نوازش می‌کنند، می‌خوابانند و آفتاب می‌زنند و فرار می‌کنند. 

ترکیه
از ترکیب عسل و سرشیر و خرده‌های گردو آواز دوره‌گردها پدید می‌آید.
صندلی‌های کوتاه، دامن‌های رنگی، مهد عاشقی، موسیقی، عشق و بوسه‌ی ترکی، چای‌های تیره، کتاب‌های قدیمی، روزنامه‌های بی‌رنگ، رادیکال‌های نایاب، سگ‌های خیابان، بچه‌های یخ‌زده، مردان ریش و گوشواره، اورهان ولی، چپ‌دست‌ها و رقم‌های امروزی، همه انجیرهای بی برگ، شیرینی‌های قرمز رنگ، اسمارتیزهای شکسته، شراب‌های رز، ناظم حکمت، انگشت‌های ناظری، تابستون‌های غلیظ، شهریورهای تشنه. همه ترکیب‌های بی‌نظیر، همه چیز، همه چیز از ترکیه آغاز می‌شود.

   

هیچ نظری موجود نیست: