از ایرانیهای معمولی در هر کجای دنیا دوری کنید!
شاید واژه معمولی، واژه دقیقی نباشه اما منظورم اون آدمهایی هستن که انگلوار خودشون رو برتر از همه میدونن و به رذلترین شکل ممکن به خودشون حق انجام هر کاری رو مقابل دیگران میدن، با ادعایی بیپایان، بدون احساس مسئولیت و حتی ذرهای وجدان (مثلاً اونهایی که فکر میکنن با به هم زدن قرارداد خونه نیازی به تسویه حساب ندارن و میتونن خونه رو خالی کنن، فرار کنن برن و به پشتوانه قوانین فدرال به مشکلی هم برنمیخورن. این تنها یک مثال از هزاران مثال دیده شده است تابحال)
این نه خودزنیه و نه چیزی شبیه به این. این تجربهی عمیقی است بعد از نزدیک به چهار سال خارج از کشور زندگی کردن. ایرانیهای براق و کمنظیری هم در نزدیکی هر کدوم از ماها هستن که با یک خط تماس در هر ماه کلی انرژی و چیزهای خوب میشه ازشون گرفت و از بودنشون شاد شد اما متأسفانه تعداد ایرانیهای معمولی به ایرانیهای براق به شدت میچربد.
من؛ متعجب و کمی عصبانی، همچنان از کمربند انجیل!
شاید واژه معمولی، واژه دقیقی نباشه اما منظورم اون آدمهایی هستن که انگلوار خودشون رو برتر از همه میدونن و به رذلترین شکل ممکن به خودشون حق انجام هر کاری رو مقابل دیگران میدن، با ادعایی بیپایان، بدون احساس مسئولیت و حتی ذرهای وجدان (مثلاً اونهایی که فکر میکنن با به هم زدن قرارداد خونه نیازی به تسویه حساب ندارن و میتونن خونه رو خالی کنن، فرار کنن برن و به پشتوانه قوانین فدرال به مشکلی هم برنمیخورن. این تنها یک مثال از هزاران مثال دیده شده است تابحال)
این نه خودزنیه و نه چیزی شبیه به این. این تجربهی عمیقی است بعد از نزدیک به چهار سال خارج از کشور زندگی کردن. ایرانیهای براق و کمنظیری هم در نزدیکی هر کدوم از ماها هستن که با یک خط تماس در هر ماه کلی انرژی و چیزهای خوب میشه ازشون گرفت و از بودنشون شاد شد اما متأسفانه تعداد ایرانیهای معمولی به ایرانیهای براق به شدت میچربد.
من؛ متعجب و کمی عصبانی، همچنان از کمربند انجیل!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر