هیچکس هیچوقت به من یاد نداد وقتی که عصبانیام خودم رو رها کنم، جیغ بزنم و به شکلی عصبانیتم رو خالی کنم. مهارتی که اکتسابی است و باید به دستش آورد. البته اگر شخصی نوجوانی رو رد کرده باشه و کسی نبوده باشه که هنگام عصبانیت تحملش کنه، باید گفت که کار از کارش گذشته مثل من. برای کسب این مهارت دیگه کاری از دستم برنمیآد. حالا چیزی هم از دست ندادم، بلکه تبدیل شدم به موجودی که وقتی عصبانی و در حال جوشیدن و قل زدنه اتفاقا ساکتتر از همیشه است و از این رو خیلی در عصبانیت متین و دوستداشتنی است. [لابد] نکته دیگرش هم اینکه تابحال هنگام عصبانیت سر کسی هوار نکشیده، با کسی بلند صحبت نکرده و این باعث شده که همواره حرمتها حفظ شده باقی بمونن حتی اگر اعصاب خودش در همه نواحی به نابودی برن.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر